ساختار شهری،دانش بنیان(1)

ساخت وبلاگ

اگر در ارائه تصویری از شهر بیان بداریم که شهريكي از پديده هاي حاصل از اعمال تغییرات بشري در محيط زيست بهمنظور اسكان، تامين معيشت و داشتن روابط اجتماعي می باشدبرای پرداختن بهموضوع ساختار شهری و آنهم از نوع دانش بنیان آن در عمل با مجموعه ای از علوم نوین روبرو می شویم که برای محققساختن فرایند  واکاوی عالمانه در موضوع ساختاری شهرمی باید تا حدودی با آن دانش ها آشنایی داشته باشیم تا بلکه از طریق این آشناییبتوانیم در ارائه تصویری شفاف از شهر موفق عمل نماییم و یا در جایی که می خواهیممقایسه ای بین ساختار مدنی حاکم بر زندگی خودمان با چیزی که ایده ال انسان و توصیهشده در دستورات دینی می باشد دست بکاری بزنیم و یا محصولی مطالعاتی بیرون دهیم ازاین سرمایه مهم استفاده لازم را بکنیم.

در چرایی نیاز به این نکته که چرا بایدساختارشهریمبتنی بر بنیان های پا گرفته از ره یافت های دانش پژوهانه باشد حرف هایفراوانی  را می توان مطرح ساخت اما مطلبی که سهم قابل ملاحظه ای در دست یابی به پاسخ مناسب دربرابر سئوال فوق الذکر در اختیاردارد این است که اساسا محصولات برآمده از چالش هایعلمی بدلیل همراه داشتن پکیجی ترکیبی ازمشاهده ،ساختن فرضیه مناسب،بکار گیری آزمونوخطا های مکرر و در نهایت دست یابی به محصولاتی که قابل تجزیه وتحلیل بوده و از قدرتتاثیر گذاری بیشتری بر زندگی انسان برخوردارند که  همین قدرت و صلابت از تکیه گاههای قوی ولازم در ادامه راه انسان برای دست یابی به توسعه و تمدن متعالی محسوب میگردند.

پس باتمرکز در آنچه که تا بدینجا گفته آمد ضرورتتوجه به این نکته را برای ما الزامی می کند که برای دست یابی به توسعه و تمدن متعالی،انسان نیاز به این دارد که اولا بپذیرد که شهرمی باید ازیک ساختار منسجم برآمدهاز مطالعات و تحقیقات دانش محور برخوردار باشدزیرا جایی که در تعریف ساختار عنوانمی داریم که ساختار عبارت از در کنار هم قرار دادن اجزا مرتبط باهم برای ایجاد یکموجودیت کامل و مستقل که بتواند وظایفی را بر عهده بگیرد و پاسخگو در مقابل اعمالخود باشد در عمل اعتقاد به این مفهوم داریم که نمی توانیم برای پیدایش اینموجودیت مستقل منتظر تصادف باشیم تا بلکه با در کنار هم قرار گرفتن احتمالی عناصریکه همدیگررا تکمیل می کنند شهری بوجود آید که بتواند برای عناصر و اعضاء خود محیطیرا ایجاد کند که با قرار گرفتن در آن بتوانند ضمن دست یابی به نیاز مندی های خودبرای برطرف نمودن کمبود هایی که برای دیگران نیاز مندی خوانده می شوند اقدامات بابرنامه ای را به انجام برسانند ودر ثانی اطمینان به این می یابیم که باید برای درکنار هم قرار گرفتن عناصر مزبور خود دست بکار بشویم و با مشارکت در شناسایی و بررسیآرمان ها و آرزو هایی که افراد جامعه دارند و منطقی که بر مبنای آن نظام آفرینشاستوار گردیده است عناصر ساختاری را چنان در کنار هم قرار دهیم که از برآیند حضورومشارکت آنها در تولید فرصت و امکانات بیشترین دست آورد ها متوجه انسان و زندگی اوشود.

پس در اساس این شهر نیست که انسان را دردرون خودمی پذیرد بلکه این انسان است که شهر را می سازد  وبرای آن ساختاری محکم وروش مند بنیاد مینهد که می تواند برآورنده انتظارات و آرزوهای او باشد و آنجا که فردی احساس می کندجایی که به نام شهر مامن وماوای او گردیده و او عضویت آن را پذیرفته تا در آن آرامگیرد و با استفاده از این آرامش که برآمده از صرف هزینه برای تامین و توسعه امنیتاست امور فردی و گروهی خود را به سامان گرداند و نمی تواند به هیچ یک از آنها دستبیابد و یا به آرامشی که نیاز ذاتی انسان برای هماهنگ نمودن خود با محیط پیراموناست دست پیدا کند باید به خود باز گردد و در پی این باشد که آیا

1- انتظارات و آرزوهای او با انتظارات و آرزو هاییکه شهر بر مبنای آنها و در زمان حضور و فعالیت نسل های گذشته بنیاد گرفته استهماهنگی دارد ؟

2- برای تغییر در آنچه که او آنها رادر مغایرت با حرکت شهر و آرمان ها و اهدافخلقت می بیند و یا وجود آنها را مانعی برای دست یابی به آرامش می داند اقدامینموده است و یا اساسا راه اقدامی برای این کار وجود دارد؟

 واز اینجاست که عنوان می شود که دست یابی به پاسخی برای دو سئوال فوق می تواند ازمن شهروند پرسشگر نیروی متعهدی ایجاد کند که می توانم برای شهر خودم و تبین و توسعه حقوق مترتب بر انسان هایی دیگری که چون منفکر می کنند موثر و اقع شوم.

 اما بی پاسخ ماندن این دو سئوال می تواند مرا به انسانمنفعل و یا پر خاشگری تبدیل کندکه آسیب حاصل از آنها می تواند برای شهر بسیار مهلکو هزینه زا باشد زیرا فردی که نتواند شهر را محیط امنی برای خود تصور نماید و یانتواند در درون مجموعه ساختار های شهر جایگاه وموقعیتی برای حضور و مشارکت بیابددر عمل عنصری می شود که در سر راه فعالیت قرار می گیرد به نحوی که هر کسی برای از سر راه خودبرداشتن و یا بکنار زدن او تی پایی به اوخواهدنواخت و او هم در برابر این عملواکنش هایی را نشان خواهد داد که محصول عمل و عکس العمل همانا به هدر رفتن زمان وامکانات ومغفول ماندن وظایف ورسالت خواهد بود.

اما پاسخ دادن به این دو سئوال هم چندان ساده نخواهدبود و یا به قولی یافتنپاسخ برای این دو سئوال که همیشه برای اندیشه وران در طول تاریخ انسان زاینده دغدغه بوده بهآن سادگی نیست که فرد بتواند شب بخوابد و صبح چون از خواب بیدار شد خود را شهروندیبیابد که قادر به تفسیر و تاویل انتظارات و آرزو های خود و شناسایی و بررسی ظرفیتهای شهر برای پاسخ گویی به آنها باشد و چون زبان به سخن باز نمود سخنانش چنان واضحو شفاف باشد که شهر با دست و دلبازی تمام خواسته های او را در برابرش آماده سازدواز اینجاست که ضرورت بنیاد گذاردن تفکری دانش بنیان برای یافتن پاسخ به دو سئوالفوق احساس می گردد و هرکسی به نسبت توان خود در این وادی پای می گذارد ونقش برعهده می گیرد تا از مجموع تلاش ها شهری ایجاد شود که ساختارش بر مبنای برطرف نمودنکمبود های نسل حاضر ونیاز مندی نسل های آینده استوار گردیده باشد و شهروندی تربیتومهارت می یابدتا بتواند در همکاری با ساختار های شهرونقش پذیری در به اجراءگذاردن وظایفی که اجزاء ساختاربرعهده دارند می کوشد که برای برطرف نمودن کمبودهایی که او را آزار می دهد و نیاز مندی هایی که برای باقی ماندگان از او مشکلایجاد خواهد کرد اقدامات متعهدانه ومسئولانه ای را به انجام برساند.

با عنایت به مسائل مطرح شده در فوق برای من و شمایی که خود را شهروند کشوری بهنام ایران می دانیم و در موقعیت مستقل سیاسی در درون کشور زنجانی نام گرفته ایمپاسخ دادن به دو سئوال فوق چنان سخت و ومهم می باشد که سهل انگاری در برابر آنخیانت و موجب ضمان  وبی توجهی و پشت گوشاندازی گناهی نابخشودنی محسوب می گردد و از این روست که نگارنده معتقد است که ازمهمترین وظایف من انسان مسلمان آن است که به این دو سئوال اساسی پاسخ بگویم هرچندکه اقدام برای یافتن پاسخ بسیارسخت،زمانبر و طاقت فرسا باشد.

فرهنگی ،اجتماعی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حسن اسدی frasoo بازدید : 784 تاريخ : چهارشنبه 1 آذر 1391 ساعت: 15:49